جدول جو
جدول جو

معنی فته طلب - جستجوی لغت در جدول جو

فته طلب
سفته، ورقۀ چاپ شده ای که بدهکار مبلغ بدهی خود و موعد پرداخت آن را می نویسد و به بستانکار می دهد و بستانکار می تواند دریافت وجه آن را به شخص دیگر یا به بانک واگذار کند، فته طلب، چیزی که کسی از دیگری به رسم عاریت یا قرض بگیرد که در شهر دیگر یا مدتی دیگر پس بدهد، تیر، پیکان تیر، نوک نیزه، تیز، نوک تیز
تصویری از فته طلب
تصویر فته طلب
فرهنگ فارسی عمید
فته طلب(کَ)
پته طلب. جوازطلب. رجوع به پته شود
لغت نامه دهخدا
فته طلب
بخش نخست این واژه پارسی است سفته جواز طلب، سفته
تصویری از فته طلب
تصویر فته طلب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جاه طلب
تصویر جاه طلب
کسی که برای رسیدن به مقام و مرتبۀ بلند کوشش کند، خواهان جاه و مقام
فرهنگ فارسی عمید
(اِ رَ / رِ)
او که شاه جوید. شاه جو. شاه خواه. خواستار و جویای شاه
لغت نامه دهخدا
تصویری از پته طلب
تصویر پته طلب
فته طلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاه طلب
تصویر جاه طلب
مقام خواه، منصب جو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاه طلب
تصویر جاه طلب
((طَ لَ))
دوستدار مقام و درجه
فرهنگ فارسی معین
ریاست طلب، زیاده طلب، مسندجو، مقام پرست، منصب جو
فرهنگ واژه مترادف متضاد